اياك نعبد و اياك نستعين
اياك نعبد و اياك نستعين: پروردگاراتنها و تنها ترا مىپرستيم و تنها و تنها از تو استعانت مىجوئيم.
با اينكه انسان گمان مىكند; كه توحيد يكى از مسائل اسلام است و هزاران مسئله ديگر در اسلام در كنار توحيد قرار گرفته است، ولى وقتى با نگاهى دقيقتر مىنگرد مىبيند اسلام سراسرش توحيد استيعنى تمام مسائل آن چه آنها كه مربوط به اصول عقائد است و چه آنها كه به اخلاقيات و امور تربيتى و يا به دستور العملهاى روزانه ارتباط دارد همگى يكجا و يكپارچه توحيد است.
در منطق اصطلاحى وجود دارد كه مىگويند. تحليل و تركيب اين دو كلمه كه در آنجا در فكر بكار مىرود از علوم طبيعى اتخاذ شده است. و مراد اين است كه همانطور كه در عالم ماده تجزيه و تركيب است، يعنى همه مركبات تجزيه مىشود به عناصر اوليه و اگر آنعناصر را تركيب كنند دو مرتبه آن مركب تشكيل مىگردد، و در انديشهها و فكرها نيز همين طور است. تمام انديشههها و افكار بشر را فيلسوفان مىگويند به اصل عدم تناقض بر مىگردد. يعنى اگرتحليل و تجزيه بكنند، بازگشت به اين اصل مسلم بديهى مىنمايد.
در اسلام چنين اصلى وجود دارد كه همان توحيد است، يعنى تمام مبانى اسلامى را اگر تحليل كنيم بازگشت به توحيد مىكند.
اگر نبوت و معاد را كه دو اصل ديگر از اصول اعتقادى هستند و يا امامت را مورد تحليل قرار دهيم در شكل ديگر، توحيد است. و اگر دستورهاى اخلاقى و يا احكام اجتماعى اسلامى را مورد بررسى قرار دهيم در شكل ديگر، توحيد است. و اگر دستورهاى اخلاقى و يا احكام اجتماعى اسلامى را مورد بررسى قرار دهيم در شكل توحيد خودنمائى مىكنند.
ما اين بحث را اينك بهمين مقدار اكتفاء مىكنيم و تفصيل بيشتر آن را به مورد ديگرى ايكال مىنمائيم. در تفسير الميزان، در موارد متعددى اين مطلب بيان شده است.
نظرات شما عزیزان: